زمانی یک سازمان دارای مزیت رقابتی می شود که سودآوری آن بالاتر از میانگین سودآوری تمام شرکت های فعال در آن صنعت باشد. مدیریت استراتژیک می تواند به عنوان مجموعه ای از تصمیمات و فعالیت هایی تعریف شود که یک مدیر برای تعیین عملکرد سازمان متقبل آن می شود. مدیر باید برای اتخاذ تصمیمات صحیح، دانش و تحلیل جامعی از محیط عمومی و رقابتی سازمان را در اختیار داشته باشد. آن ها باید یک تحلیل تکافت را در محیط سازمان انجام بدهند؛ تحلیل تکافت روشی تحلیلی برای دستهبندی عوامل مهم درونی و بیرونی اثرگذار بر سازمان و شناسایی تواناییها، کاستیها، فرصتها و تهدیدها می باشد. در واقع یک مدیر استراتژیک باید از نقاط قوت سازمان بیشترین بهره را ببرد، ضعف های سازمان را به حداقل برساند و از فرصت های پیش رو در محیط کسب و کار حداکثراستفاده را برده و تمامی تهدیدات بالقوه را تحت نظر داشته باشد. مدیریت استراتژیک چیزی جز برنامه ریزی برای احتمالات قابل پیش بینی و غیر قابل پیش بینی نیست. مدیریت استراتژیک برای تمامی سازمان های کوچک و بزرگ قابل اجرا است؛ حتی کوچکترین سازمان هایی که در میدان رقابت حضور دارند، می توانند با تنظیم و استقرار استراتژی های مناسب، به مزیت رقابتی دست پیدا کنند.
مدیریت استراتژیک راهی است که طی آن، متخصصین اهداف را تعیین و برای رسیدن به آن ها دست به عمل می زنند. در واقع تصمیم گیری های مرتبط با مسیر آیندهی سازمان به مدیریت استراتژیک مربوط می شود. مدیریت استراتژیک فرآیندی مداوم است که به واسطه آن تمامی کسب و کارها و البته صنایع مرتبط با سازمان شما ارزیابی و کنترل می شوند؛ طی این روند رقبا ارزیابی شده و اهداف و استراتژی مربوطه برای رویارویی با رقبای بالقوه تعیین می شوند. سپس دوباره استراتژی ها به طور منظم و برای تعیین چگونگی پیاده سازی و موفقیت آن، مورد ارزیابی قرار می گیرند. مدیریت استراتژی دیدگاه وسیعی را برای کارمندان یک سازمان فراهم می آورد؛ چرا که ارتباط شغل خود وخط مشی کلی سازمان و البته رابطه با سایر اعضای سازمان را بهتر درک خواهند نمود.
کل هنر مدیریت استراتژیک در مدیریت کارمندان در جهت افزایش دستاوردها و دستیابی به اهداف کسب و کار خلاصه می شود.
با اعمال مدیریت استراتژیک، کارمندان قابل اعتماد تر، متعهدتر و رضایتمند تر می شوند زیرا می توانند با هر یک از کارهای سازمانی خود به خوبی ارتباط برقرار نمایند. با در اختیار داشتن مدیریت استراتژیک، کارمندان تاثیر تغییرات محیطی بر سازمان و چگونگی برخورد سازمان با این تغییرات را بهتر متوجه خواهند شد؛ به این ترتیب کارمندان و مدیران به روش صحیحی امور را انجام می دهند و در عین موثر بودن، کارآمد نیز می شوند. یکی از مهمترین نقش های مدیریت استراتژیک، برقراری ارتباط کامل بین حوزه های عملیاتی مختلف و اطمینان از هماهنگی آن هاست؛ نظارت دائم بر اهداف و دورنمای سازمان از وظایف مهم مدیر استراتژیک شناخته می شود.
لینک مقاله در سایت مرجع:
http://bit.ly/2frCwBU
ترجمه:erpfocus.ir